نقش تلویزیون در روش غیر مستقیم پرورش کودک دو زبانه
در زمینه مورد بحث ما ” آموزش زبان دوم ” استفاده از روش غیر مستقیم نقشی بسیار حیاتی و مهم دارد .
در زبان اموزی به کودکان از چه روشهای غیر مستقیم می بایست استفاده نمود ؟
گفتیم بکار بردن هر وسیله ای بطور رو در رو به منزله آموزش مستقیم است. حتی فلش کارت و کتاب. حتی صحبت کردن. پس در اینباره چه باید کرد ؟ چگونه میتوان با بی خطرترین و بروزترین روش ها کودک خود را با زبان دوم آشنا کرد.
* استفاده بسیار زود حتی در دوران بارداری و پس از تولد از آهنگها و اشعار انگلیسی . این اشعار می بایست مطابق با روحیه کودک در هر سن ، نوع اصوات با کیفیت برای حساس نمودن گوش کودک و تقویت نخستین حس وی که همان حس شنیداری است ، باشد. اشعار و الگوهای شعر در ادبیات کودم بسیار مهم است. و مادر یا پدر باید پیش از تهیه هر مجموعه موسیقی انگلیسی به نوع و کیفیت اشعار ، متن اشعار ، صدای خواننده آن مجموعه و معنی متن آن بسیار توجه کند.
* استفاده از مجموعه های دیداری برای برقراری نخستین ارتباط بین کلمه و تصویر ( نمودار تصویری ) ، برای کودک تا از این طریق بتواند مفهوم آنچه را می شنود و در حال شنیدن است از روی تصویر تشخیص دهد . در این زمینه نیز قوانین و حساسیتهای بسیاری از سوی کارشناسان رسانه کودک و روانشناسن کودک بیان شده که به چند مورد می پردازیم و چندین مورد را در مقالات قبلی مورد بررسی قرار داده ایم .
: برنامه های آموزشی و کارتونها از نخستین نمودارهای تصویری موجود برای آشنایی کودک با تصویر و کلمات و جملات هستند. برای انتخاب این مجموعه ها والد می باسیت به کیفیت تصویری ، تم و موضوع هر برنامه و کارتون ، اهداف موجود در آن ، کیفیت تصویری و کاراکترهای کودکانه هر برنامه ، سال ساخت و کارگردان و خدمات پس از فروش حتما توجه بسیاری کنند. زمان دیدن هر برنامه به نسبت سن کودک می بایست مورد نظر گرفته شود . قبلا رد این مورد مقاله طولانی نوشته و ارائه داده ایم. زمان دیدن هر کارتون و مجموعه به نسبت سن کودک طبق مطالعات روانشناسی و کارشناسان رسانه کودک به شرح زیر است :
”
کودکان را برای زمانی که در مقابل تلویزیون صرف می کنند، نمیتوان سرزنش کرد. همچنین آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون، اطلاعات دگرگون شده را دریافت می کنند.
انگیزه کودکان از نشستن در پای تلویزیون با انگیزه بزرگترها فرق دارد. بزرگترها غالباً برای سرگرمی به تماشای تلویزیون می پردازند، ولی کودکان ضمن اینکه طالب سرگرمی هستند، غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون می نگرند.
معمولاً کودکان از دو سالگی تماشای فیلم های کارتونی را شروع و تقریباً در شش سالگی به تماشای تلویزیون عادت می کنند. یعنی قبل از اینکه به مدرسه بروند، با تلویزیون دوست می شوند.
محدودیت های مشخصی را در مورد زمان تماشای تلویزیون، با توجه به سن کودک پیشنهاد کنید. حتی یک ساعت تماشای تلویزیون در روز برای کودکانی که هنوز به مدرسه نرفته اند، زیاد است. حداکثر زمان تماشا برای کودکان بزرگتر باید یک تا دو ساعت در روز باشد.
با بچه هایی که در رده دبستانی یا در رده های بالاتر قرار دارند، می توان در مورد برنامه ای هفتگی جهت تماشای تلویزیون و داشتن یک قاعده منطقی مذاکره نمود. تلویزیون باید برای تماشای برنامه های از قبل انتخاب شده، روشن شود نه به عنوان یک وضعیت دائمی. والدین باید این نکته را توجه داشته باشند که تکالیف کودکان باید در اولویت بوده و با تماشای تلویزیون همراه نباشد.
سال اول، حیاتیترین زمان برای تحولات و رشد مغز می باشد. تلویزیون می تواند زمان مفید کودک برای بودن با والدین و بازی را از آنها بگیرد.
احتمالاً نخستین دلیل علاقه کودکان به تلویزیون، لذت خاصی است که از سرگرم شدن بدون احساس مسئولیت، به آنها دست می دهد.
توصیه آنها به والدین این است که مدت تماشای تلویزیون و نشستن پای کامپیوتر در کودکان را به یک ساعت در روز محدود کنند و در مقابل آنها را به پیادهروی، ورزش و تحرک تشویق کنند.
نه تنها کودکان سه ساله بلکه کودکان بزرگتر هم اگر در معرض تماشای زیاد تلویزیون قرار گیرند ممکن است دچار مشکل شوند. عدهای از والدین تصور میکنند اگر کودکشان مشغول تماشای تلویزیون شود بسیار باهوش شده و همین آرامش نسبی به او کمک میکند تا وضعیت روانی مطلوبی برای زندگی آیندهاش پیدا کند اما متخصصان روانشناسی و جامعهشناسی نظرات دیگری در اینباره دارند.
یکی از مشکلات الگوی تربیتی والدین این است که ساعت خاصی را برای تماشای کودک در نظر نمیگیرند. زمانبندی مناسب برای تماشای تلویزیون از سوی کودکان با نظارت والدین به مدت یک یا دو ساعت در روز کافی است. اما متأسفانه امروزه کودکان ساعتها به تماشای تلویزیون و پلیاستیشن و انواع فیلمهای سه بعدی مینشینند و توجهی به انجام تکالیف و کارهای دیگر مانند ورزش و کتابخوانی ندارند.
در نتیجه خستگی ناشی از تماشای کارتونها و برنامههای غیرضروری رایانهای روی فرآیند یادگیری و ذهنی کودک اثر منفی گذاشته و او را حتی از انجام کارهای ضروری و فعالیت ذهنی بازمیدارد.
بنابراین والدین کودک میبایست بر مدت زمان تماشای فیلمهای کارتونی نظارت مستقیم داشته باشند. مواقعی که کودک بیش از اندازه به تماشای تلویزیون علاقه نشان میدهد، او را از دیدن طولانیمدت کارتونها منع کرده و یا فرصت تماشای آن را محدودتر کنند.
زیرا کودک میبایست فرصت بیشتری را برای مطالعه و انجام کارهای دیگر اختصاص دهد. در این صورت ممکن است تماشای طولانیمدت کارتون ذهن او را کلیشهای کرده و او با افت تحصیلی روبهرو شود. از این رو بهتر است هفتهای 4-3 ساعت برای دیدن فیلمهای کارتونی به کودک وقت داده شود و نه بیشتر. کودک میبایست حتیالمقدور روزی یک ساعت با نظارت پدر و مادر به تماشای کارتونها بنشیند. البته تماشای صرف کارتون مهم نیست. والدین در پایان فیلم باید از او بخواهند تا راجع به آنچه دیده و شنیده صحبت کند. اگر کودک اصرار به تماشای کارتون بیش از زمان معین شده دارد باید به او آموخت که درخواستش را به تأخیر بیندازد. زیرا به تأخیر انداختن درخواست در فرایند رشد او اثر میگذارد و تجربه کافی را برای پاسخ به نیازهای او برای رشد روانی و اجتماعی کودک در اختیارش میگذارد ”
نویسنده : سحر استاد آقا