روش خواندن دومن(بهترین سن شروع)

روش خواندن دومن(بهترین سن شروع)

روش خواندن دومن(بهترین سن شروع)

درسنین خیلی پایین می‌تواند یاد بگیرد.
ویلیام ریکر.۱۹۸۰
اکنون شما مراحل پایه در مسیر خواندن را می‌دانید. این مراحل بدون توجه به سن کودکتان به کار گرفته می‌شوند. با این وجود، زمانی که برنامه خواندن را شروع می‌کنید، اینکه چطور و کدام مرحله را باید تأکید کرد بستگی به سن کودکتان دارد.

مسیری که شرح دادیم مسیریست که باید دنبال شود تا به خوبی نتیجه دهد. ده هزار پدر و مادر از این روش برای آموزش به کودکان از تولد تا شش سالگی استفاده کردند که موفق هم بوده‌اند.
با این حال، به خاطر داشته باشید که یک نوزاد دو ماهه مانند یک کودک دو ساله و یک نوزاد سه ماهه مسلماً مانند یک کودک سه ساله نیستند. اکنون می‌توانیم برنامه‌ای را برای هر گروه سنی از تولد تا شش سالگی طراحی کنیم. ترتیب مراحل این روش بدون در نظر گرفتن سن به همان شکل باقی می‌ماند. در این فصل اصلاحات و اختلافات جزیی را مشخص می‌کنیم که برنامه خواندنتان را بهبود می‌بخشد و باعث می‌شود به راحتی و بدون توجه به سن کودک و اینکه چه موقع برنامه را شروع کردید به موفقیت برسید. در چنین شرایطی ممکن است وسوسه شوید تا تنها بخشی که مربوط به کودکتان می‌شود را بخوانید و مطالعه کنید. با این حال، فهمیدن همه نکاتی که در هر بخش آمده اهمیت دارد زیرا همانطور که کودکتان بزرگ می‌شود، می‌دانید که چطور برنامه را تغییر دهید.کودکتان پیوسته در حال تغییر است و برنامه باید پویا و آماده تغییر باشد تا پا به پای کودک حرکت کند.

شروع با نوزاد تازه متولد شده

تصمیم درباره اینکه می‌خواهید برنامه را از زمان تولد شروع کنید خیلی مهم است. زیرا در ابتدا برنامه‌تان، برنامه خواندن نیست، بلکه برنامه تحریک دیداری است. در مسیر خواندن، کودک تازه متولد شده به یک مرحله قبل از مرحله اول نیاز دارد. این مرحله را مرحله صفر می‌گوییم، زیرا حقیقتاً قبل از اینکه بتواند برای اولین مرحله خواندن آماده شود کودک به مرحله صفر یعنی مرحله تحریک دیداری نیاز خواهد داشت.

کودک در زمان تولد فقط رنگ‌های سیاه و سفید را می‌بیند و قادر به دیدن جزئیات نمی‌باشد. در اولین ساعات و روزهای زندگیش برای مدت کوتاهی شروع به دیدن خطوط اصلی می‌کند. زمانی که توانایی کودک برای دیدن خطوط اصلی در اطراف وی تحریک شود می‌تواند برای مدت زمان کوتاهی به طور خیلی نامناسبی جزئیات را ببیند.

منظور ما از مدت زمان کوتاه فقط چند ثانیه است. در این مرحله، دیدن خطوط برای نوزاد تازه متولد شده تلاشی عظیم محسوب می‌شود. با این حال، این تلاشی است که نوزاد با اراده خودش انجام می‌دهد زیرا نیازش به دیدن خیلی شدید است. نوزاد تازه متولد شده شکل سیاهی از سر مادر را می‌بیند که در نور آفتاب جلوی پنجره در حال حرکت است. هرچه موقعیت‌های نوزاد برای دیدن خطوط سیاه ظریف با پشت زمینه روشن بیشتر باشد قدرت دید نوزاد هم بهتر می‌شود. زمانی که شیرخوار بتواند خطوط را ببیند،شروع به جستجوی جزئیات در آن می‌کند. آیا واقعاً نه ماه قبل از زایمانتان با او حرف نزده‌اید؟ هیچ کس به حس صحبت کردن با یک شیرخوار شک ندارد. همهی ما می‌دانیم شنیدن زبان مادری حق مسلم هر شیرخواریست. با اینکه زبان گفتاری یک اندیشه انتزاعی نا منظم است، اما نمی‌توانیم بگوییم که زبان گفتاری انتزاعی‌تر از زبان نوشتاری است.

در حقیقت، رمز گشایی زبان گفتاری برای کودک کمی سخت‌تر از زبان نوشتاری است. یک باور اساسی این است که کلیه آموزش‌ها باید مداوم صورت گیرد و هنوز هم استفاده پیوسته از زبان گفتاری خیلی سخت‌تر است. به نوزاد می‌گوییم حالت چطوره؟ بعد از چند وقت از او می‌پرسیم حالت چطوره؟ و قبل از اینکه روز به پایان برسد دوباره می‌پرسیم حالت چطوره؟ ما یک چیز را سه بار تکرار می‌کنیم اما آیا همه آنها یکی است؟ برای مسیر شنیداری رشد نا یافته شیرخوار این‌ها سه چیز متفاوت هستند. هر کدام تأکید متفاوتی دارند. نوزاد در بین این ۳ سئوال به دنبال شباهت‌ها و تفاوت‌ها می‌گردد. اکنون مزیت‌های مسیر دیداری را در نظر بگیرید. از کارت سفید بزرگ با حروف چاپی قرمز استفاده می‌کنیم و می‌گوییم «مامان». این کارت را چند بار در روز نشان می‌دهیم. هر بار که نوزاد کارت را می‌بیند می‌داند که آن را قبلاً دیده است. در واقع یکی به نظر می‌رسد چون یکی هم هست. نتیجه‌اش این می‌شود که نوزاد از طریق مسیر دیداری خیلی راحت‌تر و سریع‌تر از مسیر شنیداری یاد می‌گیرد.بهتر است که از تک لغات شروع کنید.

۷ لغتی را انتخاب کنید که بیشترین استفاده را از آنها می‌کنید و کودک خیلی به آنها نیاز دارد مثل اسم خودش، لغات مامان و بابا به اضافه اعضای بدنش. اینها لغات خوبی برای شروع هستند. زمانی که با شیرخوار شروع می‌کنید، اولین مجموع لغاتتان باید خیلی گسترده باشد. از کارت‌های ۲۱×۱۵ سانتی متر استفاده کنید. ارتفاع کلمه باید ۸ سانتی متر باشد. برای جلب توجه شیرخوار از حروف درشت و سیاه استفاده کنید. به خاطر داشته باشید بیش از هر چیز دیگری باید تحریک دیداری صورت گیرد. اگر می‌خواهید از زمان تولد یا کمی بعد از آن شروع کنید با یک لغت آغاز کنید. معمولاً اسم کودک شروع خوبی است. در حالی که کودک را در آغوش گرفته‌اید کارت را در فاصله‌ای ۴۵ سانتی متر از کودک نگه دارید و اسمش را بگویید. کارت را نگه دارید و منتظر بمانید. می‌بینید که کودک تمام تلاشش را برای گرفتن کارت می‌کند. وقتی که کودک آن را گرفت مجدداً بلند و واضح لغت را بگویید. نوزاد برای چند ثانیه روی کارت تمرکز می‌کند حالا کارت را بردارید. چون نوزاد شیرخوار نمی‌تواند خطوط اصلی یا جزئیات را ببیند، وسوسه‌ای برای دریافت اطلاعات دیداری از طریق ناحیه بینایی وجود دارد تا توجه‌اش را جلب کند. فراموش نکنید نوزاد توجه فوق‌العاده‌ای دارد ولی بیناییش خیلی ضعیف است.

اگر لغتی را در مقابل او قرار می‌دهید آن را ثابت نگه دارید زیرا تمرکز بر روی اشیای متحرک خیلی سخت‌تر از اشیای ثابت است. بنابراین باید کارت‌ها را بی حرکت نگه دارید و به نوزاد فرصت دهید تا کارت را ببیند. در ابتدا، ۱۰ تا ۱۵ ثانیه یا حتی بیشتر طول می‌کشد اما هر روز می‌بینید که زمان دیدن کارت و تمرکز روی آن توسط کودک به طور چشمگیری کاهش می‌یابد. توانایی کودک برای شناسایی کارت و تمرکز بر آن حاصل زمان‌هایی است که کارت را به کودک نشان می‌دهیم و هر بار کمی آسانتر از زمان قبلی است. استفاده از نور خوب خیلی اهمیت دارد. نور باید مستقیم به کارت بتابد، نه به چشم نوزاد. واضح است که نور باید بهتر از نور محیطی که برای من و شما در نظر گرفته شده است باشد.

مرحله رشد بینایی انسان از دیدن نور اولیه تا تشخیص خنده مادر، افزایش می‌یابد. روز اول هرلغت را ۱۰ بار یا حتی بیشتر نشان دهید. بسیاری از مادران کارت‌های خواندن را جایی که کودکشان را عوض می‌کنند نگه می‌دارند. هر بار که کودک را تعویض می‌کنند مادر این فرصت را پیدا می‌کند تا لغت را به نوزاد نشان دهد. این کار خیلی مؤثر خواهد بود. روز دوم لغت دوم را انتخاب کنید و آن را ۱۰ بار نشان دهید. هر روز یک لغت متفاوت را انتخاب کنید و آن را روزی ۱۰ بار به مدت ۷ روز نشان دهید. در آغاز هفته بعد به لغتی که شروع کرده بودید برگردید و آن را ۱۰ بار نشان دهید. این مرحله را به مدت ۳ هفته تکرار کنید. برای مثال، یعنی شیرخوار هر دوشنبه ۱۰ بار لغت مادر را می‌بیند. از حالا، اگر از زمان تولد شروع کرده باشید، نوزاد سه هفته‌ای شما به طور قطع می‌تواند روی لغاتش سریعتر تمرکز کند.
kids-reading-cool-books
در حقیقت هر وقت که لغتی را به او نشان دهید، نوزاد سریع علائمی از هیجان و اشتیاق را با تکان دادن بدن و پرت کردن پاهایش از خودش نشان می‌دهد. زمانی که این اتفاق می‌افتد، هیجان انگیزترین لحظه‌ای زندگی شماست زیرا می‌فهمید که نوزادتان نه تنها می‌بیند بلکه چیزی که مشاهده می‌کند را درک می‌کند و حتی از این تجربه لذت فراوان می‌برد. به همان اندازه که توانایی تمرکز و دیدن جزئیات در نوزاد رشد می‌یابد هر روز برنامه تحریک دیداری برای نوزاد آسان و آسانتر می‌شود. در مراحل ابتدایی رشد دیداری در می‌یابید که توانایی دیداری شیرخوارتان در طول روز متفاوت است. زمانی که نوزاد خوب استراحت کند و سیر باشد از توانایی‌های دیداریش بسیار استفاده می‌کند ولی خیلی زود خسته می‌شود. اگر نوزاد خواب آلود باشد بیناییش خاموش می‌شود و خیلی کم می‌بیند. چنانچه گرسنه باشد تمام انرژیش را صرف متقاعد کردن شما برای غذا دادن می‌کند. بنابراین باید زمان مناسبی را برای نشان دادن لغت انتخاب کنید. به سرعت بهترین زمان‌های نوزاد برای آموزش را پیش بینی خواهید کرد و آموزش را در زمان گرسنگی و خواب آلودگی متوقف می‌کنید. گاهی اوقات ممکن است برای یک یا دو روز حالش خوب نباشد و کودک بدعنق و کسل شود. در این روزها لغات را به نوزاد نشان ندهید و منتظر باشید تا به حال مساعد برسد، سپس دقیقاً از جایی که دست از کار کشیده بودید شروع کنید. لازم نیست به عقب‌تر بر گردید و مرور کنید.

بعد از اینکه ۷ لغت اول به مدت ۳ هفته تکرار شدند هفت لغت جدید را انتخاب کنید و همان سیکل را تکرار کنید تا شیرخوارتان جزئیات را به راحتی مشاهده کند. برای یک شیرخوار معمولی که تحریک سازمان یافته‌ای را دریافت نمی‌کند، تا هفته ۱۲ هیچ اتفاقی نمی‌افتد. کودکانی که برنامه تحریک دیداری داشته‌اند، بین هفته ۸ تا ۱۰ از آن بهره مند می‌شوند. مادران به خوبی می‌دانند که چه هنگام نوزاد می‌تواند آنها را ببینند. در این زمان نوزاد به راحتی مادر را می‌شناسد و بدون نیاز به نشانه‌های لامسه‌ای یا شنیداری به لبخندش پاسخ می‌دهد. در این مرحله کودک تقریباً تمام وقت از بیناییش استفاده می‌کند. تنها در زمان خستگی یا بیماری بیناییش را خاموش می‌کند. اکنون مرحله صفر را با نوزادتان کامل کرده‌اید و آماده است که به اولین مرحله برود زیرا شما مسیر دیداریش را پرورش داده‌اید. نوزاد آماده است تا مسیر خواندن را شروع کند و برنامه‌ای که در آنجا آمده است را دنبال کند.

از آنجایی که نوزادتان قبلاً تک لغت را به مدت یک یا دو ماه مشاهده کرده، می‌توانید مستقیماً به گروه سوم لغات ۵ کلمه‌ای با تکرار ۳ بار در روز مراجعه کنید.در این مرحله برنامه‌تان از حالت آهسته و تحریک دیداری بدون شتاب به برنامه سریع خواندن تغییر می‌یابد. اکنون نوزادتان با سرعتی حیرت انگیز درگیر خواندن لغات می‌شود، درست مثل اینکه زبان را از طریق گوش با سرعتی شگفت انگیز یاد بگیرد.

شروع با نوزاد سه تا شش ماهه

چنانچه برنامه خواندن را با یک نوزاد سه تا شش ماهه آغاز می‌کنید، در اولین مرحله از مسیر خواندن به یادگیری می‌پردازد. این مرحله به عنوان قلب برنامه‌تان خواهد بود.

دو نکته خیلی مهم که باید به خاطر داشته باشید:

۱- لغات را خیلی سریع نشان دهید.

۲- لغات جدید را اضافه کنید.

یک چیز جالب درباره نوزاد اینکه او نابغه‌ای ناب است. او هر چیزی را با بی طرفی و بدون تعصب یاد می‌گیرد. نوزاد هر چیزی را به خاطرخود یادگیری، می‌آموزد. البته، ادامه حیاتش به این ویژگی بستگی دارد و به همین دلیل از ارزش آن کم نمی‌کند. نوزاد نابغه‌ایست که همه ما دوست داریم باشیم اما تعداد کمی از ما اینطور هستیم. کودک به همه چیز برای یادگیری عشق می‌ورزد. این باعث افتخار ما و نوزاد است البته اگر اینقدر خوش شانس باشیم که فرصت آموزش به او را داشته باشیم. بین سه تا شش ماهگی نوزاد می‌تواند زبان را با سرعت حیرت انگیزی یاد بگیرد. همچنین در این سن جزئیات را می‌بیند. به طور خلاصه، نوزاد زبان گفتاری را بدون کوچکترین مشکلی فرا می‌گیرد، البته تا زمانی که اطلاعات را بلند و واضح ادا کنیم. همچنین می‌تواند زبان نوشتاری را فرا گیرد، البته تا زمانی که لغات را بزرگ و واضح به او نشان دهیم. هدف ما ارائه لغات به صورت بزرگ و سیاه است تا نوزاد بتواند آنها را به راحتی ببیند. در این مرحله نوزاد با ایجاد سر و صدا با شما حرف می‌زند. با این وجود، ماهها طول می‌کشد تا بتوانیم همهی صداها را به عنوان لغات، جملات و پاراگراف‌ها رمزگشایی کنیم. نوزاد با شرایط بزرگترها نمی‌تواند حرف بزند. او مسیرهای حسی برای جذب اطلاعات را دارد، اما مسیرهای حرکتی به اندازه کافی رشد نکرده تا بتواند اطلاعات دریافتی را به راحتی درک کند، در چنین شرایطی، بدون شک از شما می‌پرسند که چطور خواندن را به نوزادتان آموزش دهید در حالیکه او هنوز نمی‌تواند حرف بزند. خواندن از طریق مسیر دیداری انجام می‌شود نه دهان. خواندن مرحله‌ای از یادگیری زبان است اما به شکل نوشتاری. حرف زدن مرحله بکار گیری زبان به شکل شفاهی است.

خواندن و شنیدن، توانایی‌های حسی، حرف زدن و نوشتن، توانایی‌های حرکتی هستند. حرف زدن و نوشتن به مهارت‌های حرکتی نیاز دارد که شیرخوار آنها را دارد. این حقیقت که شیرخوارتان برای صحبت کردن خیلی کوچک است و نمی‌تواند لغات خواندن را ادا کند باعث نمی‌شود که شیرخوار را از غنی سازی زبان، و آموزش خواندن محروم کنید، در واقع چنین سرمایه گذاری‌هایی در آموزش خواندن به نوزاد، می‌تواند سرعت حرف زدن را بالا ببرد و دامنه¬ی لغات او را گسترش دهد. فراموش نکنید که زبان، زبان است حال چه با چشم به مغز منتقل شود یا با گوش. در مؤسسات دستیابی به استعدادهای ذاتی، ما از خواندن به عنوان یکی از مهمترین وسایل آموزش حرف زدن به کودکانی که دچار آسیب مغزی شده‌اند استفاده می‌کنیم. بلند خواندن برای یک نوزاد چهار ماهه غیر ممکن است. نوزاد می‌تواند مثل من و شما بخواند البته بی صدا، اما سریع. به راستی نوزاد در این سن مشتاق اطلاعات است. او احتمالاً به اطلاعاتی بیشتر از آنچه شما به او منتقل می‌کنید نیاز دارد. زمانی که برنامه خواندن را شروع می‌کنید، گاهی ممکن است در پایان جلسه متوجه شوید که نوزاد چیزهای بیشتری را طلب می‌کند. از تکرار مجدد لغات یا انتخاب گروه دیگر خودداری کنید. ممکن است نوزاد با خوشحالی ۴ یا ۵ گروه از لغات را ببیند و بیشتر از آن نیز طلب کند.

می‌توانید چندین مجموعه لغات را یکی پس از دیگری به نوزاد سه یا چهار ماهه نشان دهید و برای چند ماه قصر در بروید، اما برای تغییر در آینده‌ای نزدیک آماده باشید زیرا به انجام این کار نیاز پیدا می‌کنید.

به یاد داشته باشید نوزادتان یک نابغهی زبانی است- خودتان را برای تزریق بسیاری از لغات تک کلمه به او مهیا کنید.

شروع با نوزاد هفت تا دوازده ماهه

اگر با نوزاد هفت تا دوازده ماهه ماهه شروع می‌کنید دو نکتهی خیلی مهم را به خاطر داشته باشید:

۱- جلسات را خیلی کوتاه برگزار کنید.

۲- جلسات را به دفعات تکرار کنید.

همانطور که قبلاً گفتیم، گاهی اوقات نوزاد چهار ماهه می‌خواهد مجموعه لغات را یکی پس از دیگری در یک جلسه ببیند، با این وجود، چنین روندی برای یک نوزاد هفت تا هشت ماهه فاجعه خواهد بود. هر بار فقط از یک گروه ۵ کلمه‌ای استفاده کنید و بعد آنها را کنار بگذارید. دلیلش خیلی ساده است. هر روز تحرک نوزادتان رشد می‌یابد. در سه ماهگی تقریباً حالت نشسته پیدا می‌کند، او یک تماشاگر است و لغات را برای مدت زمان طولانی‌تری نگاه می‌کند. ما بزرگترها از این حالت لذت می‌بریم و عادت می‌کنیم تا همهی لغات را هر نوبت به نوزاد نشان دهیم. به این روال عادت می‌کنیم. اما نوزاد هر روز در حال تغییر است و سیارتر می‌شود. به محض اینکه روی دست و پایش می‌خزد دنیای کاملاً جدیدی از امکانات به روی او گشوده می‌شود. نوزاد در حال حاضر گواهینامه رانندگی دارد و عاشق کند و کاو است. به سرعت و بی مقدمه، این نوزادی که حالت نشسته دارد و ۵ لغت را با خوشحالی می‌بیند، دیگر برای خواندن نمی‌نشیند. به همین دلیل باعث نا امیدی ما می‌شود. به خود می‌گوییم کجای کار ما اشتباه بوده؟ او دیگر خواندن را دوست ندارد. سر در گم می‌شویم و دست از کار می‌کشیم. نوزاد هم گیج می‌شود چون زمان‌های خواندن خوبی را داشته و بعد ناگهان لغات ناپدید می‌شوند. این کارخدشه‌ای به علاقه نوزاد در خواندن وارد نمی‌کند ولی برنامه او پر مشغله می‌شود و اکنون کل خانواده در اختیار اکتشافات او خواهند بود. کابینت‌های آشپزخانه را باز و بسته می‌کند، همهی پریزهای برق را وارسی می‌کند، هر آشغالی که روی فرش باشد را بر می‌دارد و می‌خورد. شما باید بپذیرید زمانی که نوزاد هفت ماهه به جستجو و تخریب می‌پردازد بشقابش پر از چیزهای بد باشد. او هنوز هم تمایل به کشف در خواندن دارد ولی نمی‌تواند ۵۰ لغت را به یکباره یاد بگیرد. ۵ لغت در هر بار خیلی بهتر است. چنانچه جلسات را کوتاه برگزار کنیم، به بلعیدن لغات جدید ادامه خواهد داد. ما بزرگ‌ترها عاشق این هستیم که برنامه‌ای راحت و خوب پیدا کنیم و سپس بدون توجه به نوع برنامه به آن بچسبیم. کودکان پویا هستند و هرگز دست از تغییرات بر نمی‌دارند. درست زمانی که یک روش را تثبیت می‌کنیم، متوجه می‌شویم که نوزاد به یک مرحلهی جدید قدم می‌گذارد و ما هم باید با او حرکت کنیم یا از او عقب بمانیم، به همین دلیل جلسات را همیشه خیلی کوتاه برگزار کنید. پس هر وقت که تحرک او افزایش می‌یابد شما به جلسات کوتاهی عادت کرده‌اید که بخش طبیعی برنامه پر جنب و جوش نوزاد است و آن را متناسب با برنامه کارتان می‌کنید.

شروع با نوزاد دوازده تا هجده ماهه

چنانچه برنامه خواندن را با کودک دوازده تا هجده ماهه شروع می‌کنید دو نکته خیلی مهم را به خاطر داشته باشیم:

۱- جلسات خیلی خیلی کوتاه باشد.

۲- قبل از اینکه کودک بخواهد برنامه را تمام کند شما زودتر آن را متوقف کنید.

درمسیر خواندن اولین و دومین مرحله اهمیت زیادی دارند (فصل ۷). زمانی که مسیر خواندن را با کودک در این مرحلهی رشدی خاص کارمی‌کنید، مهمترین پیشرفت این است که مدت هر جلسه را خیلی خیلی کوتاه کنید. زیرا پیشرفت فیزیکی نوزاد در این مرحله خیلی اهمیت دارد. در دوازده ماهگی، نوزاد هم راه می‌رود و هم مرحله حرکت بین مردم و مبلمان را با نگه داشتن دستانش انجام می‌دهد تا مرحله به مرحله مستقل بودنش را امتحان کند، بعد از مدتی همان کودک هجده ماهه نه تنها می‌تواند به راحتی راه برود بلکه شروع به دویدن می‌کند. برای رسیدن به نتایج عالی و برای پیروزی در این شجاعت فیزیکی باید زمان و انرژی زیادی را گذاشت. در هیچ مرحله‌ای از زندگی کودک، حرکت فیزیکی به این اندازه با اهمیت نخواهد بود. چنانچه تلاش می‌کردید تا به دنبال کودکتان بدوید و هر کاری که در طول روز انجام می‌داده شما هم انجام بدهید، مطمئناً با گذشت یک ساعت از برنامه روزانه‌اش شگفت زده می‌شوید.

هیچ فرد بزرگسالی از نظر فیزیکی نمی‌تواند کارهای سختی که کودک دوازده تا هجده ماهه در یک روز از عهده آنها بر می‌آید را انجام دهد. این فعالیت‌های فیزیکی اهمیت فوق‌العاده‌ای برای کودک دارد. در طول این رشد و پیشرفت باید نسبت به متناسب کردن برنامه خواندن با برنامه جدی فیزیکی وی آگاه باشیم. تا این لحظه از زندگی کودک، مجموعه ۵ لغتی در هر جلسه عالی است. با این حال ممکن است در این مرحله به ۳ لغت درهر جلسه یا کمتر کاهش پیدا کند. با هیچ قانونی نمی‌توانید زودتر متوجه شوید که کودک دیگر تمایل به ادامه بازی ندارد.

همیشه قبل از اینکه کودک تمایل به توقف بازی داشته باشد شما آن را متوقف کنید. این قاعده برای کلیه آموزش‌ها در هر سنی صدق می‌کند. بویژه برای کودکان دوازده تا هجده ماهه. آموزش باید با تعداد دفعات زیاد و مدت زمان کوتاه انجام شود و واقعاً ما بین تمرین به فرجه‌های کوتاه و با ارزش نیاز دارد. کودک عاشق کل مسیر خواندن می‌شود یعنی از اولین مرحلهی تک لغت تا پنجمین مرحله خواندن کتاب‌ها، اما اولین و دومین مرحله را به خوبی فرا می‌گیرد زیرا رو به رشد است و نمی‌تواند معطل بماند. جلسات خیلی کوتاه برای کودک ایده آل هستند.

شروع با کودک هجده تا سی ماهه:

شروع چیزهای جدید و متفاوت با کودک هجده تا سی ماهه می‌تواند یک چالش باشد. او خیلی توانا ست و مسیر اولین مرحله تا مرحله پنجم را به سرعت طی می‌کند.

هنگام آموزش به کودک خود نکات ذیل را به خاطر داشته باشید:

۱- لغاتی که کودک خیلی دوست دارد را انتخاب کنید.

۲- برنامه خواندن را کم کم شروع کنید.

۳- از تک لغات و ترکیبات دو کلمه‌ای تا رسیدن به عبارات را سرعت ببخشید.

هر روز که می‌گذرد کودک پیشرفت می‌کند و نقطه نظر خودش را پیدا می‌کند و با چیزهایی مورد علاقه‌اش و چیزهایی که مورد نفرتش هست آشنا می‌شود. کودک هجده ماهه دیگر آن نابغه‌ای که در سه ماهگی بود نیست. چنانچه بخواهیم زبان را به شکلی دیداری به کودک هجده ماهه معرفی کنیم، در ابتدا باید به خاطر بیاوریم او قبلاً از نظر شنیداری در زبان مهارت کسب کرده است.

اگر چه از حرف زدن او چند ماه بیشتر نمی‌گذرد اما در این زمان است که متوجه لغات او می‌شوید. جای شگفتی نیست، زمانی که کودک می‌فهمد دیگران صحبت‌هایش را متوجه می‌شوند چیزهای زیادی برای گفتن دارد. به خاطر داشته باشید اگر نظری نظرخود کودک باشد پس آن فوق‌العاده است، و چنانچه نظر نشأت گرفته از جای دیگر باشد ممکن است مورد تأیید وی قرار نگیرد. هیچ کس نمی‌تواند صحنه را به کاملی و اعتماد به نفس کودک تحت تصرف خودش در بیاورد. در زمان طراحی این برنامه باید نیازها و چیزهایی که باعث شادیش می‌شود را مد نظر قرار داد. با دقت به محیط اطرافش نگاه کنید. ببینید به چه چیزهایی علاقه دارد. دوست دارد تا آنها را به عنوان لغات خواندن مشاهده کند. علاقه آن به یادگیری فراتر از یادگیری انگشت دست و پاهایش است. مجموعه واژگانی مورد علاقه کودک است که دامنه وسیعی از متعلقات، غذاها، فعالیت‌ها و حتی احساسات او را منعکس کند. می‌توانید صفت‌ها و قیود را به کودک آموزش دهید. اولین چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که لغات را با دقت انتخاب کنید. لغاتی را که او می‌خواهد پیدا کنید و بقیه را کنار بگذارید. دومین مسئله این که نمی‌توانید بدون داشتن برنامه خواندن با کودک تمرین کنید.
به جای اینکه روز اول با ۳ مجموعه ۵ لغتی که در فصل ۷ آمده بود شروع کنید، فقط از یک گروه ۵ لغتی استفاده کنید. با این کار علاقه کودک را از دست می‌دهید. باید کمی نظر او را جلب کنید. کودک عاشق لغاتی است که حس مالکیت به آنها داشته باشد. اما در ابتدای کار، آنها لغات شما هستند و کودک این را نمی‌داند.

یک مجموعهی ۵ لغتی را خیلی سریع به او نشان دهید و بعد آنها را کنار بگذارید.

مجدداً این کار را در لحظه مناسب دیگری انجام دهید. چند روز بعد گروه دیگر ۵ لغتی اضافه کنید و همانطور که علاقهی کودک افزایش می‌یابد، گروه ۵ لغتی جدیدی را در روزهای آتی اضافه کنید. کودک را به مدت کمی از یادگیری محروم کنید تا خودش شما را به انجام این کار وادار کند. زمانی که به برنامه بر می‌گردید از کودک بپرسید چه لغاتی را دوست دارد و آنها را برایش فراهم کنید. هنگامی که تک لغات و ترکیبات دو کلمه‌ای را به اندازه کافی کار کردید، برای ساخت عبارات با مزه اقدام کنید. کودک عاشق عبارات است، پس منتظر نمانید تا هزاران تک لغت را آموزش دهید بعد سراغ آموزش عبارات بروید. او دیگر نوزاد نیست و عبارات را به تک لغات ترجیح می‌دهد، پس سریع به سراغ آنها بروید. زمانی که لغتی را از مرحله اول و ترکیبات دو کلمه‌ای را از مرحله دوم انتخاب می‌کند و هنگامی که در مرحله سوم مسیر خواندن مهارت کسب کرده، خیلی خوشحال است. کودک هر کاری را که خودش دوست داشته باشد انجام می‌دهد. چنانچه بخواهد لغات را با صدای بلند بخواند این کار را انجام می‌دهد. اگر تمایلی به گفتن آنها نداشته باشد پس آنرا انجام نخواهد داد.به این نکته توجه داشته باشید نسبت به سن کودک به او آموزش دهید و اجازه دهید تا به روشی که خودش انتخاب می‌کند دانش خود را نشان دهد.

شروع با کودک سی تا چهل ماهه

کودک در این سن به آخرین مرحله خواندن می‌رسد. با این وجود، باید این مسیر را از اولین مرحله شروع کند تا با تسلط کامل به مرحله پنجم برسد. در این مرحله کودک به کتاب‌ها نیاز دارد اما نسبت به نوزادان زمان بیشتری برای یادگیری تک لغات نیاز دارد.

سه نکته خیلی مهم را باید در نظر داشته باشید:

۱- کودک به لغات پیشرفته خواندن نیاز دارد.

۲- تک لغات را با سرعت نوزادان یاد نمی‌گیرند.

۳- کودک به کتاب و کتاب و کتاب بیشتری نیاز دارد.

کودکتان در سی ماهگی قطعاً دیگر نوزاد نیست بلکه در حال حاضر یک دختر یا پسر کوچک نو پا است. او دیگر برای تصرف صحنه پافشاری نمی‌کند شخصیتش دیگر شکل گرفته است. کودک باید در طراحی برنامه به شما کمک کند. در این صورت برنامه خواندن از ابتدا خیلی خوب پیش می‌رود. بجای استفاده از اعضای بدن، از زمینه‌های مورد علاقه کودک شروع کنید. چنانچه ماشین دوست دارد از آموزش لغات ماشین آغاز کنید. این کار شاید از نظر شما و من خیلی معقول نباشد، اما چاره‌ای نیست جز آنکه از آن بخش زبانی کودک که برای او جالب‌ترین است شروع کنیم. آنها خود به خود لغات پیش افتاده‌ای مثل گربه و کلاه را یاد می‌گیرند. کودک را با لغات اعضای بدن اذیت نکنید؛ مگر اینکه منظورتان جمجمه، استخوان ترقوه و استخوان بازو است (یعنی لغات تخصصی‌تر) این لغات کودک را تحریک می‌کند تا دانش زبانی‌اش را گسترش دهد. به یاد داشته باشید که دیگر یک نوزاد نیست وی تک واژه‌ها را به سرعت نوزادان یاد نمی‌گیرد. باید به عقب برگردید و واژه‌هارا کنار بگذارید و آنها را بارها در کتاب‌ها استفاده کنید تا از او یک خوانندهی با اعتماد به نفس بسازید.

لازم نیست خیلی آرام با او همراه شوید. او هنوز هم با سرعت شگفت آوری یاد می‌گیرد البته با سرعت یادگیری نوزاد برابری نمی‌کند. باید با سرعت بیشتری به ترکیبات دو کلمه‌ای، عبارات و کتاب‌ها بپردازید. مجدداً نوزادان حقایق خام را راحتتر جذب می‌کنند و اطلاعات را با تقویت کمتری حفظ می‌کنند. ترکیبات دو کلمه‌ای، عبارات و کتاب‌ها، روش ایده آلی برای پوشش واژگان قدیمی هستند و این برای کودک سی تا چهل ماهه خیلی مفید و جالب است. حتی بعد از یک بار نشان دادن، کودک در این سن احساس می‌کند که واژه را به راحتی می‌شناسند زیرا می‌داند که آن را قبلاً دیده است. با این وجود کودک قبل از اینکه لغت را به تملک خودش درآورد کمی بیشتر به نمایان سازی آن نیاز دارد. می‌توانید به عقب برگردید و واژگانی که قبلاً دیده است را حتی همزمان با برنامهی اضافه کردن لغات جدید نشان دهید. چنانچه بداند هر روز لغت جدیدی می‌آید، از دیدن لغات دیروز و حتی روز قبلش خوشحال می‌شود.

کلید اصلی درباره کودک این است که خیلی سریع به سراغ ترکیبات دو کلمه‌ای، عبارات و کتاب‌ها بروید و او با تفاوت‌هایی که در دنیا وجود دارد آشنا می‌شود. چنانچه فقط تک واژه‌ها را با او کار کنید خسته می‌شود و دیگر توجه نمی‌کند. کودک نیاز دارد تا خیلی زود از تک واژه‌ها استفاده کند.

او عاشق مرحله پنجم است اما قبل از آن به مراحل۳و۴ نیاز دارد تا مطمئن شود مراحل اول و دوم تمام تقویت‌هایی که لازم دارد را شامل می‌شود.

شروع با کودک چهل و هشت تا هفتاد و دو ماهه:

هر چیزی که برای کودک سی تا چهل و هشت ماهه اهمیت دارد، بیشتر از آن برای کودک چهل و هشت ماهه و هفتاد و دو ماهه ضروری است.
خلاصه‌ای از نکات قبل:

۱- تک واژه‌ها را به سرعت یک نوزاد یاد نمی‌گیرد.

۲- تک واژه‌ها را به راحتی یک نوزاد حفظ نمی‌کند.

۳- علائق و بی علاقگی‌هایش را به شدت رشد می‌دهد.

۴- ترکیبات، عبارات و کتاب‌ها باید خیلی سریع ارائه شوند تا تک واژه‌هایی که کنار گذاشته شدند تقویت شوند (یادآوری شوند)

۵- کودک باید با انتخاب مجموعه واژگانی که دوست دارد و تمایل به یادگیریشان دارد خودش طراح برنامه خواندن شود.

در این مرحله مادر با حسرت به کودک چهار ساله‌اش نگاه می‌کند و می‌گوید: «فکر کنم که به آخر خط رسیدی!»

بله، در مقایسه با کودک شش ماهه یا دو ساله به آخر خط رسیده خوب که چی؟ کودک چهار ساله در مقایسه با کودک هشت ساله یا حتی شش ساله یک فراگیرنده تمام عیار است، پس دست از نگرانی بردارید و به کارتان ادامه دهید. هزاران خواننده هستند که از چهار سالگی شروع کرده‌اند. کودک چهار ساله‌تان از موهبتی واقعی در حال وقوع بهره مند است اکنون زمان تسلیم شدن نیست. دوباره تکرار می‌کنیم از چیزهای مورد علاقه کودک شروع کنید.

اگر عاشق ابزار است به زیرزمین بروید و همهی ابزارها را بیرون بیاورید و آنها را بررسی کنید. از هر ابزاری در خانه، تک واژه بسازید.

همراه خود، واژه نامه معنایی داشته باشید و مترادف‌ها را در آن جستجو کنید. لغت چاق را بردارید و مجموعه‌ای از لغاتی مانند فربه و تنومند، یا تپل و مپل را جای آن بگذارید. این لغات برای کودکتان کافی است.
بیش از نیم میلیون لغت در زبان انگلیسی وجود دارد.برای پیدا کردن صدها هزار لغتی که برای کودکتان جالب باشد دچار مشکل نخواهید شد. از لغات پیشرفته شروع کنید و همچنان آنها را ادامه دهید. زمانی که کودک برنامه خواندن را انتخاب کرد بدون سختی لغتی را بر می‌دارد و زمانی که قدم در این راه گذاشتید برگشت به مجموعه واژگان روزانه و آموزش آن آسان خواهد بود. نکته اینجا ست که برای گرفتن تایید بازی خواندن باید به قلمرو کودک وارد شوید. بعد از اینکه تک واژه‌هایتان به اندازهی یک کتاب شد، یک کتاب بنویسید. لازم نیست منتظر بمانید تا صدها تک واژه را آموزش دهید. بعد از ۳۰ یا ۴۰ لغت، فوراً با استفاده از لغاتی که کنار گذاشته‌اید کتابی را درست کنید.

کودکتان کتاب‌ها را می‌خواند، بنابراین آنها را بر اساس تک واژه‌های خود کودک درست کنید. ممکن است به چند تا کتاب خانگی با چاپ بزرگ نیاز پیدا کنید.با توجه به خوشحالی و خواندن اولین کتابش سرمایه گذاری در وقت و انرژی محسوب می‌شود.

کودکان فوق‌العاده‌ای را می‌شناسیم که در کتابخانه‌های محلی‌شان با خوشحالی مشغول خواندن بودند این در حالی بود که آنها شش ساله بودند و یادگیری خواندن را از چهار سالگی شروع کردند. در این مرحله وسوسه‌ای شدید باعث می‌شود تا از کودکتان بخواهید بلند بخواند. بلند خواندن تمرینی است که در مدارس ابتدایی انجام می‌شود تا ثابت کند که بچه‌ها توانایی خواندن را دارند. در حقیقت، بلند خواندن سرعت را کاهش می‌دهد حتی اگر خوانندهی خوبی باشد. همزمان که سرعت خواندن کاهش پیداکرد، به سراغ درک مطلب چیزی که خوانده شده بروید. وقتی که درک مطلب کاهش پیدا کرد، لذت هم افت می‌کند.

اگر از بزرگسالی بخواهیم که صفحهی اول روزنامه‌ای را با صدای بلند بخواند، بعد از پایان خواندن، برای درک مقاله آن را دوباره می‌خواند.

بله خواندن برای من و شما خیلی جالب نیست همچنین برای بچه‌های مدارس ابتدایی که در کشاکش یادگیری خواندن در شش و هفت سالگی هستند هم ایده‌ای خوبی نیست. به خصوص اینکه کسب این توانایی برای این سنین خیلی سخت‌تر از کودکان کوچک است.

حتی اگر از کودکان بزرگتر بخواهید که بلند بخوانند سرعت خواندنشان به شدت کاهش پیدا می‌کند.

به خاطر داشته باشید زمانی که سرعت خواندن افت پیدا می‌کند میزان درک مطلب را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین هر چیزی که سرعت را تضعیف کند درک مطلب را نیز به خطر می‌اندازد. کودکانی که خواندن را از سنین پایین‌تر شروع می‌کنند، سرعت خواندنشان خیلی طبیعی‌تر است.

نکته خیلی ساده این که: خواندن با چشم و مسیر دیداری انجام می‌شود نه دهان و مسیر گفتاری. ولی اگر کودکتان بخواهد برایتان بخواند مانع او نشوید و نشانه خوبی است.

چنان چه برایتان نمی‌خواند، به او اجازه دهید تا به آرامی‌بخواند در این صورت خیلی سریع‌تر و بهتر خواهد خواند. ما اکنون اصول پایه آموزش خوب را پوشش داده‌ایم، مسیری که باید هنگام آموزش خواندن به کودکتان دنبال شود.

آزمودن چیست؟

تا اینجا دربارهی آموزش خیلی صحبت کردیم ولی در مورد آزمودن حرفی نزدیم. محکم‌ترین توصیه در این زمینه این که کودک را مورد امتحان قرار ندهید. نوزادان عاشق یادگیری‌اند اما از اینکه مورد امتحان قرار گیرند نفرت دارند. در این زمینه شبیه به بزرگترها هستند. امتحان نقطه مقابل یادگیری و پر استرس است.

آموزش به کودک مثل دادن هدیه‌ای دوست داشتنی است. امتحان کردن یعنی پیشاپیش مبلغی را پرداخت کردن. هرچه او را بیشتر امتحان کنید،آهسته‌تر یاد می‌گیرد و علاقه‌اش را به خواندن از دست می‌دهد.
و برعکس هرچه کمتر او را امتحان کنید سریعتر یاد می‌گیرد و علاقه‌اش هم بیشتر می‌شود. دانش و آگاهی ارزنده‌ترین هدیه‌ای است که به کودکتان می‌دهید.

آزمودن چیست؟

در اصل تلاشی برای فهمیدن اینکه کودک چه چیزی را نمی‌داند. کودک را در منگنه می‌گذارید کارت را بالا می‌گیرید و میگویید: این یعنی چه؟ یا این که می‌توانی این صفحه را با صدای بلند برای پدرت بخوانی؟ با این کار این حس به کودک دست می‌دهد که باور نداریم می‌تواند بخواند مگر اینکه بارها و بارها آن را ثابت کند. هدف از امتحان بار منفی به همراه دارد.

یکبار وینستون چرچیل در توصیف تجربه‌اش در مدرسه نوشت: «این تحقیقات برای من، آزمایشی عظیم بود.موضوعاتی که برای ممتحن‌ها محبوب‌ترین بودند تقریباً کمترین علاقه‌ای به آنها نداشتم. همیشه سعی می‌کردند از چیزهایی که من اطلاعی نداشتم بپرسند و زمانی که مشتاقانه از دانشم حرف می‌زدم به دنبال بی‌اطلاعی من بودند. این نوع از رفتار تنها یک نتیجه داشت: کار من در این تحقیقات خیلی خوب نبود (از عهدهی این تحقیقات خوب بر نیامدم).»

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، پیامد امتحان کردن چیزی جز کاهش یادگیری و اشتیاق به یادگیری نیست.کودک را مورد آزمایش قرار ندهید حتی به دیگران هم اجازهی این کار را ندهید.

فرصت‌های حل مسئله:

پس مادر چه کاری انجام می‌دهد؟ نمی‌خواهد کودکش را مورد امتحان قرار دهد، بلکه هدفش آموزش کودک است و اینکه هر فرصتی را به او بدهد تا شادمانی یادگیری و موفقیت را تجربه کند. بنابراین به جای امتحان کردن کودک، فرصت‌های حل مشکل را برای او فراهم می‌کند.هدف از فرصت حل مشکل این است که کودک بتواند چیزی که یاد می‌گیرد را در صورت تمایل به نمایش بگذارد. واین نقطه مقابل امتحان کردن است. در یک فرصت حل مشکل ساده دو تا از کارت‌های مورد علاقه کودک را بالا می‌گیرید. بگذارید او به شما بگوید سیب یا موز را انتخاب کنید آنها را بالا بگیرید و بپرسید: موز کجاست؟ فرصت خوبی برای کودک است تا به کارت نگاه کند یا آن را لمس کند البته در صورت تمایل خود کودک. چنان چه کودکتان به کارت موز نگاه کرد یا لمسش کرد، طبیعتاً خوشحال می‌شوید و سر و صدا راه می‌اندازید. اگر به لغت دیگر نگاه کرد به سادگی بگویید: «این سیب است» و «این موز است»

خوشحال، مشتاق و آرام باشید. اگر به سوال شما جواب نداد کلمه موز را کمی نزدیک‌تر بگیرید مجدداً با حالتی خوشحال، مشتاق و آرام بگویید این موز است این طور نیست؟

مهم این است که چه طور پاسخ می‌دهد، بالاخره کودک برنده است زیرا فرصت‌های خوبی دارد. البته اگر شما خوشحال و آرام باشید و از انجام این کار با شما لذت می‌برد. به کودک دو ساله‌تان دو کارت مشابه را نشان می‌دهید اما سؤالتان متفاوت خواهد بود. امروز صبح تو برشتوک چی بود؟ فرصت حل مشکل مشابهی با کودک سه ساله این است که «اون چیه که دراز و زرد و خوشمزه است؟» از کودک چهار ساله ممکنه بپرسید «کدامش در برزیل تولید می‌شود؟» و از کودک پنج ساله بپرسید «کدامش حاوی پتاسیم بیشتری است؟» دو تک واژه ساده اما ۵ سئوال متفاوت که متناسب با دانش و علاقهی کودک است.

درست سؤال کردن، فرصت حل مسئله وسوسه انگیزی را ایجاد می‌کند. این دنیایی به دور از دنیای عروسک و سئوال خسته‌کنندهی «این یعنی چه» است. کارت خواندن بینگو نمونه‌ای از آن است. مادر مجموعه‌ای از ۱۵ تا ۳۰ تک واژه که کنار گذاشته شده مثل غذاها، حیوانات، متضادها را انتخاب می‌کند. سپس کارت بازی بینگو را برای هر کدام از اعضای خانواده درست می‌کند اما به جای ساخت چهارخانه‌ای از اعداد، چهارخانه‌های خیلی بزرگی رابا لغات خواندن بزرگ و قرمز می‌س