روش خواندن(مرحله چهارم:اولین لغات برای شروع)
باوری در امر آموزش است که میگوید باید از شناخته شدهها و محسوسات شروع و به ناشناختهها و چیزهای جدید و در آخر به چیزهای مجرد ختم شود. برای یک کودک ۲ ساله هیچ چیز انتزاعیتر از حرف «ب» نیست. اگر کودک آن را یاد بگیرد جای تقدیر دارد.
پرواضح است که اگر کودک دو ساله توانایی بحث منطقی را میداشت این شرایط را برای بزرگسالان روشن میکرد. اگر روش به این صورت بود زمانی که حرف «ب» را به کودک آموزش میدادیم کودک میپرسید؟
حرف« ب» یعنی چه؟ ما چه جوابی میدادیم؟ میگفتیم خوب چون……. مگر «ب» را نمیبینی آن «ب» است چون که … چون برای خلق یکسری علائم لازم است تا صدای «ب» را نشان بدهید…. و در پایان بطور حتم اکثر ما میگفتیم: این «ب» است چون من از تو بزرگترم و من میگویم. و شاید این تنها دلیلی باشد که چرا «ب»، «ب» است. خوشبختانه، تا به حال چنین چیزی را به کودکانمان توضیح ندادهایم، زیرا کودکان از نظر تاریخی میدانند چرا «ب»، «ب» شده است، کودکان میدانند که ما از آنها بزرگتر هستیم و احساس میکنند که همین دلیل برایشان کافی است.
در هر صورت کودکان از پس یادگیری ۳۲ حروف انتزاعی شنیداری بر آمدهاند، و به دنبال آن ۳۲ حروف انتزاعی دیدلری را یاد میگیرند. خدا را شکر اینقدر آگاه هستیم که چنین حروف انتزاعی را با دانشجویان حقوق، پزشکی یا مهندسی شروع نکنیم زیرا هرگز جان سالم به در نمیبرند.
چیزی که کودک شما در اولین قدم اداره میکند و اهمیت زیادی دارد همان تمایز دیداری است. خواندن حروف به جالبی خواندن لغت نیست زیرا کسی تا به حال حرف «ب» را نخورده، لمس نکرده، نپوشیده و یا آن را باز نکرده است. هر کسی میتواند موزی را بخورد، توپی را بگیرد یا کتابی را باز کند.
حال آن که، حروفی که کلمه توپ را تشکیل میدهند انتزاعی هستند. ولی خود توپ ملموس است و یادگیری لغت توپ راحتتر از یادگیری حرف «ت» است. همچنین لغت توپ متفاوت از لغت بینی است تا اینکه فرق بین حرف «ت» و «ب».
همین دو دلیل کافی است که خواندن لغات از خواندن حروف آسانتر باشد. در مقایسه با صداهای مجزا که واحدهای شنیدن و صحبت کردن هستند، حروف الفبا واحدهای خواندن و نوشتن نیستند. حروف الفبا به سادگی ابزارهای ساختار فنی لغات هستند، مانند خاک رس، چوب و سنگ که ابزارهای ساختاری یک ساختمان را تشکیل میدهند.
آجرها، تکه چوبها و سنگها واحدهای واقعی یک خانه را تشکیل میدهند. بعدها، زمانی که کودک خواندن را به خوبی یاد بگیرد، و آماده نوشتن باشد، حروف الفبا را به او آموزش میدهیم. در آن زمان کودک میفهمد که چرا اختراع حروف الفبا ضروری بوده است و چرا ما به حروف نیاز داریم. آموزش خواندن را با استفاده از اسم خود کودک و خانوادهاش و اعضای بدنش شروع میکنیم زیرا خانواده و اعضای بدن اولین چیزهایی است که کودک آنها را یاد میگیرد. دنیای کودک از درون شروع و به تدریج به بیرون کشیده میشود، در حقیقت معلمان نیز بعد از گذشت زمانی طولانی به آن پی بردهاند. سالها پیش یک متخصص رشد کودک اعلام کرد که بوسیله کلمات جادویی باعث پیشرفت آموزش شده است. این کلمات عبارت بودند از دیداری، شنیداری و لامسه.
یادگیری کودکان با ترکیب دیدن، شنیدن و احساس کردن همراه است. مادران هنوز هم بازی میکنند و به عنوان مثال میگویند: این بره کوچولو به خرید رفت یا این بره کوچولو در خانه میماند. مادر انگشت پا را بالا میگیرد و کودک آنرا میبیند (دیداری)، کلمه را ادا میکند و کودک آن را میشنود (شنیداری)، انگشت را میگیرد پس کودک آن را لمس میکند (لامسه). در هر حال، با لغات خانواده و اعضای بدن شروع میکنیم.
در اینجا روشی ارائه میشود که باید از اضافه کردن لغات جدید و کنار گذاشتن لغات قدیمی استفاده کنید. لغتی را که به مدت پنج روز آموزش داده شده را از مجموعه خارج کنید و لغت جدیدی را جایگزین آن کنید. سه مجموعه اول به مدت یک هفته به نمایش گذاشته شده است پس میتوانید لغات قدیمی را کنار بگذارید و لغتی جدید را جایگزین کنید. از امروز به مدت پنج روز لغت قدیمی هر کدام از دو مجموعهای را که اضافه کرده بودید کنار بگذارید. از این زمان به بعد، به طور روزانه یک لغت جدید به هر مجموعه اضافه کنید و یک لغت قدیمی را کنار بگذارید. به مرحله کنار گذاری لغت قدیمی: بازنشستگی (کناره گیری) میگویند. با این وجود زمانی که به مراحل دوم، سوم و چهارم و پنجم برسیم هر لغت بازنشسته بعداً به چرخهی فعالیت باز میگردد.
مادران دریافتند که اگر تاریخ را پشت کارت خواندن بنویسند به راحتی میتوانند بگویند کدام لغات را در طولانیترین زمان نشان دادهاند و آماده بازنشستگی هستند.
زمانی که این روش به آرامی در حال انجام شدن است به تدریج مجموعه لغات چهارم و پنجم را به برنامه روزانه اضافه کنید.
همانطور که بالا توضیح داده شد، لغت قدیمی را کنار بگذارید و لغتی جدید به هر مجموعه اضافه کنید.
منبع: “کتاب چگونه به کودک خود خواندن بیاموزیم نوشته گلن دومن”
با تشکر از سایت کودک سالم